امشب
که دلم پره از دنیا
منم و تب یه رویا
تک و تنها لب دریا
دستام
روی ساز و چشام بستس
دل دیوونه وابستس
از زمین و زمان خستس
(( وقتی
دنیا این همه بی رحمه
دیگه معلومه که حال ما رو نمیفهمه
سخته
آره نمیشه باور کرد
ولی تنها شدیم با یه خاطره و یک درد ))
اون شب
شب جدایی توو چشمات
وقتی حلقه زدن اشکات
چشام ابری شدن همرات
الآن
خیلی وقته تک و تنهام
شبا همنشین دریام
تمومی نداره دردام